به نام خدا

شعر طنز لیلی و مجنون

شاعر:علی ملکی

هرگونه کپی برداری از این مطلب و مطالب سایت ممنوع می باشد.

 

چو لیلی دید ندارد خواستگاری

پیامک زد که ای مجنون کجایی

رسیده عمر من نزدیک پیری

ازت می خوام بیای من رو بگیری

فرستاد آن پیامک منتظر ماند

رسید آن لحظه که مجنونش آن خواند

بگفتا از چو لیلی خوبی این حد

همان دم بود که مجنون سکته را زد

دوچشمش بر جهان گشتند تیره

بیچاره تازه می خواست زن بگیره

به زحمت یک پیام بر او فرستاد

بگفتا زود بیا که یارت افتاد

چو لیلی دید،آن وضع بد را

سریعا پس گرفت درخواست خود را

بگفتا من می خوام که درس بخوانم

نمی خوام تو باشی بلای جانم

اگه خواستی یه روزی زن بگیری

سراغی از من لیلی نگیری


سایت شعر بای ترانه لیلی ,مجنون ,بگفتا ,خوام منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

yahirqogkwsf01 zuhause گــالــری لــایــف بهترین سایت ایران تقویم |تقویم 98 لایه باز Intelligence and creativity دانلودها خاکـــــــــــــــــــریزهای خط مقدم اوج بندگی تصفیه